لایحه حقوق بنیاد زندگی مساوی

elfلایحه حقوق بنیاد زندگی مساوی

بنیاد زندگی مساوی توسط یک مرجع جهانی مردم از شمار زیادی از کلتورها، فرهنگ ها در سرتاسر جهان تـامین شود، این مجتمع انسانی به پیش کشیدن آگاهی و فهم این موضوع که مفهوم زندگی عبارت از در بر گرفتن تمام جوانب آن می باشد و این امر متکی به این واقعیت است که تمام زنده جانها مستحق حقوق ذاتی زندگی بدون فریب و پندار نادرست از این حقیقت انکارناپذیر بوده و سلسله مراتب آن در معرض خطر قرار گرفتن لایه های ایجاد شده در سیستمها و ساختارهای طرز تفکر نمی باشد.
به همین سان این حقوق را پوشش هائی ایجاد شده و یا طرز تفکرهای جداگانه متاثر نسازد.
زمینه مشترک همه موجودات، قدرت زندگی مساوی میباشد، آنچه هر یک از آنها مستحق آن اند و آنرا حفظ میکنند. حق ذاتی تمام زنده جانها حق زندگی کردن است، حیاتی که بر بنیاد اصول اساسی بیان شده در این سند، به حیث بنیاد زندگی با شرایط مساوی بحیث بنیاد مساوی تذکر داده شده است، آنچه که برای همه موجودات زنده، اساسی شناخته شده و در این سند بحیث اعلامیه تذکر یافته است. این اساسات شناخته شده برای همه حقوق ذاتی بوده و هیچ کس از دایره آن بیرون نمی باشد. بیناد این اعلامیه حقوق، مصداق عملی این امر است که مطابق با آن هر انسان دارای زندگی شایسته عملی باشد تا حفظ حیات و ثبات آن برای همه فراهم گردد و هر یک از آن استفاده کنند که بر مبنای آن ادامه یک زندگی با ارزش برای همه و برای هر فرد فراهم گردد.
بنیاد زندگی مساوی، زندگی را بحیث حق ذاتی و جدا ناپذیر هر انسان و اولین حق آنهائی که با اولین تنفس زندگی را آغاز می کنند تشکیل میدهد و این موهبت بوده و بدینوسیله اعلان می گردد که حق یک زندگی مساوی برای همه بوده و همه مردان زنان و اطفال را احتوا می کند.

1. چنان یک حق مساوی اقتصادی که یقین می سازد تمام نیازهای مالی میسر و قابل دسترسی بوده و هم متضمن این است که نیازهای بنیادین صحت و زندگی مفید و قانع کننده تحقق یافته و تبارز عملی داشته باشد.

2. چنان حق صحت که تمام ضروریات را بخاطر فراهم آوری مظاهر فیزیکی متضمن بوده، حیاتیت و زندگی مرفه را تضمین و در موازات عقلانیت، توازن احساس و ثبات فیزیکی باشد.

3. حق مساوی احساس امنیت و ایمینی برای هر طفل تا آنکه یک زندگی عاری از ترس، عدم امنیت عاری از ضربه روحی باشد، زندگی که در آن رهنمائی والدین بصورت متوازن همراه با آزادی بیان و زندگی در محیط خلاقیت و خوشی فراهم شده باشد، تا آنکه هر طفل به اندازۀ ظرفیت اعظمی خود به مثابه تجسم استثنائی احساس و شعور ناشی از شرایط خود به زندگی برسد.

4. حق مساوی به سرپناه، تا برای هر موجود و هر فامیل یک محل زیست با ثبات را فراهم آورد که شرایط تغذی و حمایتی یک زندگی خوب در میان جمعیت های انسانی فراهم شده باشد، تا یک زندگی محترمانه باهمی را بمیان آورد.

5. آموزش مساوی، طوری که هر فرد بتواند تمام ظرفیت های خود را بکار برده، رشد و انکشاف فکری و زمینه تبارز عملی آنرا فراهم کند که بر اثر آن همه شرایط زندگی را برای همه آنهائی که در زمین زندگی می کنند، تامین کند.

6. حق مساوی ملکیت زمین، تا برای هر فرد این زمینه را مهیا کند تا آن محلی را که جای زندگی خودشان می خواهند انتخاب کنند، جائی که همه زنده جانها مطابق شایط، روی آن قدم گذارند و جائی که در آن زندگی کرده، تغذی نموده و ثبات میابد، طوری که امنیت و آرامش را تامین کند تا فعل و انفعال برای زندگی با حیوانات و نباتات بصورت با همی مهیا گردد تا آنها بتوانند زندگی باثبات داشته و میان نیروهای زندگی تمام زنده جانها، زندگی بصورت یک کل فراهم گردد.

7. حق زندگی جمعی که محیط زندگی اجتماعی و اقتصادی را بمیان آورد که دارای تحرک، فعل و انفعال و عاری از مشکلات بوده که از آن ایده ها، مفکوره ها، تکنولوجی ها و مولدیت ناشی شود و آنچه بهترین است برای همه بمیان آید، البته با درک این که چنین با هم زیستن که حق زندگی مساوی نامیده میشود خدشه دار نگردد و برای همه آن حقوقی را که از این حق ناشی می شوند محدود نسازد.

8. زندگی مساوی برای تحقیق، و هم مساعی دیگر علمی، طوریکه تجسم عملی آن بگونه آزاد بخاطر التیام و توازن دوباره محیطهای علمی و ایکوسیستم زمین، هوا، دریاها و ابحار فراهم شود و زمین به یک اعتدال و موازنه برگشته که در نتیجه آن یک جمعیت دارای رشد بهتر در زمین بمیان آید طوری که در آن آنچه که برای جمعیت زمین بهترین است فراهم شود که متضمن پیشرفت و ایجاد باهمی باشد، که بلندترین شرایط و استنداردهای ممکن زندگی را برای همه انسانها و تمام زندگی بحیث یک کل مساعد کند.

9. حق مساوی بخاطر دسترسی به منابع طبیعی، مالی، پولی، علمی و رشد استعدادها تا آنکه همه به گونه آزاد و بدون موانع بخاطر ساختن مجتمع های زندگی و دوام آرام آن در موازات شرایط بدون چالش و دسترسی به آنچه برای دنبال نمودن حرفه و رشته های علوم تا سطح اعلای آن ضرورت می باشد، آنچه که بخاطر ترقی جامعه بشری به قلمروهای نو زندگی ضرورت است و همچنان دسترسی به آنچه که برای پیشرفت تکنولوجی ها، اختراعات و نوآوری ها ضرورت می باشد.

10. حق مساوی به صلح، فراوانی و رفاه عاری از تهدید زیان و ضرر، خشونت و یا تباهی، شرایطی که از حیات بحیث بزرگترین ارزش بهره گرفته شود. همچنان فراهم آوری چنان شرایطی که هر انتخاب، عمل و تفکر توسط هر فرد بسوی دسترسی انسانها به آنچه که بهترین برای همه انسانها باشد و همه آنها بحیث یک کل و اجزای یکجا شده به کل تمام زندگی در هماهنگی باشد و به همین سان موجودیت خود زندگی در میان آن به حیث یک توازن با ثبات با تمام اجزای زندگی در کره زمین فراهم گردد.

11. حق مساوی خود-حکومتی، حکومت خودی بدون کنترول خارجی باشد، آنچه که نیروهای زندگی و جامعه را به خطر مواجه نسازد. بنابرآن چنین حق حکومت خودی با کل بزرگتر یک جا باشد تا آنکه یک حکومت واقعی جمهوری به شکل اجتماعی و قانونی تاسیس گردد، طوری که در آن حق هر فرد حمایت شده و دفاع در چهارچوب حق وی در یک زندگی مساوی تحقق یابد که در میان یک چهارچوب چنین زندگی تمام ساختارهای اجتماعی و سیاسی مبتنی به حق مساوی تامین گردد، طوری که از هر حق شجاعانه دفاع شده و یکجائی اجتماعی برای همه هیچ گاهی بخطر نیفتد.

12. حق مساوی به ارزشهای وجدانی و اخلاقی که توسط همه بخاطر زندگانی همگانی و بدون مشکلات روانی و احساسی از دستکاری ناشی از تقلب رها باشد، یعنی یک زندگی که در آن بتوان خود را بدون مخالفت یا ترس از انتقام یافت، یعنی زندگی که فارغ از ترس کمبودی و محدودیت باشد.

13. حق مساوی بخاطر ایجاد یک سیستم مالی مساوی برای همه که سیستم مالی یک ارزش پولی مساوی داشته باشد که برحسب آن هیچ کدام انسان طوری که حق هر انسان تامین گردد از آن عدول کرده نتواند، ساختار یا موسسه ای که کسی نتواند در سیستم مالی بصورت تقلب کارانه به سود فزونی و جاه طلبی برای خود در آن دست بازی کند. و آنچه را که برای همه بحیث بهترین شناخته میشود متضرر نماید، چنین سیستم متحد شده یا متوازن و مساوی تجارت، تصدی، دوران مالی اقتصادی و ارزش حفظ و نگهداری آن به مثابه اصل اقتصادی کره زمین بوده و در خدمت زندگی باشد.

14. حق مساوی به تعادل روانی تا آنکه هر باور و عقیده ای که بنیاد مساوات برای همه زندگی شناخته شده باشد، بگونه مساوی و یکسان برای خود زندگی تجسم یابد تا آنکه روان و زندگی انسان با ثبات و متوازن باشد، و زندگی فی نفسه به گونه یک کل و اصول غیر قابل تقسیم همه زنده جانها طوریکه هم به گونه جدا و هم بصورت یک کل طوریکه برای همه بهترین باشد در آن سهم گیرند. طوری که چنین شرایط به حق اساسی یعنی زندگی مساوی برای همه صدمه و زیان نرساند.

15. تمام حقوق زندگی بر اصولی که تمام زنده جانها به حقوق جدائی ناپذیر تصمیم گیری خودی با آزادی و مطابق اصل بنیادین کیفیت زندگی بصورت متوسط برای همه تامین باشد. چنین تامین باید طوری باشد که ضروروتهای زندگی مانند تغذی، پوشاک، سرپناه و دسترسی به علم و معارف/آموزش، تربیت بخاطر تحقق ظرفیتها بخاطر زندگی با ثبات برای شخص و فامیلها در چهارچوب اجتماعی، خانوادگی و مجتمع کلتوری و ملی در تمام کره زمین تامین شود، تا آنکه همه مانند یک دیگر مساوی بوده و همه باهم برای تجسم زندگی مساوی بحیث بنیادی ترین اصل زندگی بهره برند و برای همه تامین گردد.

16. نسلهای آینده ای که از حق مساوی برخوردار باشند، طوری در کره خاکی ما زندگی خواهند کرد که عاری از آلوده گی محیط، مرض، گرسنگی، خشونت و تباهی باشد تا اینکه زندگی بسوی رشد و تداوم تا پایان آن، برای همه میسر گردد.

– Contribution by Ken Cousens
– Translated by Ostad Ghulam Sakhi Atmar

www.equallife.org

www.equalmoney.org

www.desteni.org

 Equal Life Foundation – Bill of Rights (English)